ای کاش خبر داشتی از بی خبری ها
از بی خبری های من و دربدری ها
دانلود فایل صوتی اشعار در ادامه مطلب
زبان شعر ترکی (منبع:تبیان)
فاطمه زن بود ولی نور بود
جلوه حق بود که مستور بود
آی فرستاده ی ما شاد باش
شاکر منظومه ی ایجاد باش
ما به تو آیینه عطل کرده ایم
کوثر تسکینه عطا کرده ایم
کوثر تو مایه تسکین توست
بعد تو او قائمه ی دین توست
خلق چو پرسند زتو کیست او
فاش بگو کوثر جاریست او
هر که دم از آل علی میزند
باده به جام ازلی میزند
جزبه ساقی چو به میخانه زد
قرعه به نام من دیوانه زد
صبر و بلا را به هم آمیختند
در عطش ساغر ما ریختند
جرعه اول که زدم سوختم
آتش وخون از جگر افروختم
سینه من سوخته سینه ایست
شعله خاکستر آینه ایست
سینه زهرا تب توحید داشت
کان شرف شیره خورشید داشت
شیر نبود آنچه در این سینه بود
شربتی از کوثر آینه بود
فاطمه آینه حیدر نماست
فاش بگو فاطمه شیر خداست
آینه در آینه تکثیر شد
آینه خندید و جهانگیر شد
فاطمه خود کیست نمود علی
کیست علی فاطمه منجلی
فاطمه ای مذهب و آیین من
آینه روشنی دین من
فاطمه ای سیده کائنات
چشم دو عالم ز رخت گشته مات
خلق ز وجدت به وجود آمدست
بر در مجدت به سجود آمدست
فاطمه ای مادر آزادگی
ای تو صمیمانه ترین سادگی
فاطمه ای نقش نگین خدا
آب حیات دل و دین خدا
همسر و همتای علی جز تو نیست
منشع نور ازلی جز تو نیست